ازجور ابابکر محل دفن فاطمه دختر پیامبر مشخص نیست

ابن مسعود از قول پیامبر فرمود:(کفی الله المومنین القتال به علی بن ابی طالب)

ازجور ابابکر محل دفن فاطمه دختر پیامبر مشخص نیست

ابن مسعود از قول پیامبر فرمود:(کفی الله المومنین القتال به علی بن ابی طالب)

لاحول و لا قوه الا بالله
تقدیم به ارباب و مولا علی اکبر علیه السلام مظلوم ترین و غریب ترین شخص در کربلا
مقلدان عمر اجازه ندادند تاریخ زندگیش بدست نسل های بعد برسد
نصیحت های پدرم
حاج ضا متقیان
بابا جون از بی پولی ننال،از بی کسی بنال
وقتی میتونی با خانواده غذا بخوری تنهابیرون از خونه غذانخور
هیچ وقت حتی بشوخی راجع به صیغه کردن حرف نزن
با همسرت مانند یک رفیق باش
هیچ وقت حتی به شوخی ودر تنهایی کلام زشتی به همسرت نگو
درس و دانشگاه را هیچ وقت رهانکن
هنگام کاررضایت صاحب کارت اولویت اول باشد
هنگام خرید خانه اول به همسایه نگاه کن بعد به خانه
عزت و ذلتت دست امام زمان عجل است جایی بدنبالش مگرد
در راه زیارت اهل بیت علیهم السلام هرچقدر هزینه کنی ارزش دارد
نماز اول وقت به جماعت اولویت اول کارهای روزانه ات باشد
نافله شب را برای خودت واجب کن

آخرین نظرات
نویسندگان

بسم الله الرحمن الرحیم

یافارس الحجاز ادرکنی الساعه العجل

 از نامه هاى آن حضرت علیه السَّلام است به معاویه

(که آنرا بوسیله جریر ابن عبد اللَّه بجلىّ بشام فرستاده، و در آن صحّت و درستى خلافت خود را اثبات و بیزاریش را از کشتن عثمان اظهار فرموده): 1 کسانیکه با ابو بکر و عمر و عثمان بیعت کردند (آنها را بخلافت گماشتند) بهمان طریق با من بیعت کرده عهد و پیمان بستند (زمام امور را بدست من دادند) پس (به عقیده شما که خلافت از جانب خدا و رسول تعیین نشده بلکه به اجماع امّت برقرار مى گردد، و مردم اجماع کرده ابو بکر و عمر و عثمان را خلیفه قرار دادند، همان اشخاص مرا براى خلافت تعیین نمودند، بنا بر این) آنرا که حاضر بوده (مانند طلحه و زبیر) نمى رسد که (جز او را) اختیار کند، و آنرا که حاضر نبوده (مانند تو) نمى رسد که (آنرا) نپذیرد، 2 و مشورت (در امر خلافت به عقیده شما) حقّ مهاجرین (کسانیکه از مکّه به مدینه آمده و به پیغمبر اکرم پیوستند) و انصار (آنانکه در مدینه به آن حضرت ایمان آورده یاریش نمودند) مى باشد، و چون ایشان گرد آمده مردى را خلیفه و پیشوا نامیدند رضاء و خوشنودى خدا در این کار است، و اگر کسى بسبب عیب جوئى (از خلیفه مانند نسبت دادن معاویه کشتن عثمان را باو) یا بر اثر بدعتى (وارد ساختن آنچه در دین روا نیست مانند نقض عهد و پیمان شکنى طلحه و زبیر و پیروانشان) از فرمان ایشان (کارى که آنان انجام داده اند) سر پیچید او را به اطاعت وادار نمایند، و اگر (پند و اندرز سودى نبخشید، و) فرمان آنها را نپذیرفت (به عقیده شما) با او مى جنگند بجهت آنکه غیر راه مؤمنین را پیروى نموده، و خداوند او را واگذارد بآنچه که بآن رو آورده است. 3 و بجان خودم سوگند-  اى معاویه-  اگر بعقل خود بنگرى (تأمّل و اندیشه نمائى) و از خواهش نفس چشم بپوشى (بیجا سخن نگفته نخواهى کشتن عثمان را بهانه پیمان نبستنت با من قرار دهى) مى یابى مرا که از خون عثمان (کشته شدن او) بیزارترین مردم بودم، و میدانى که من از آن دورى کرده گوشه گیرى اختیار نمودم مگر آنکه (پیروى هواى نفس نموده) بهتان زده کشته شدن او را بمن نسبت دهى، و پنهان کنى آنچه را که بر تو آشکار مى باشد، و درود بر آنکه شایسته درود است.


موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۸/۰۳/۲۰
مرتضی متقیان

اهل سقیفه

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی